نگاهی به مستند چراغ برق»
پوریا خلج طهرانی کارگردان مستند چراغ برق» که در بخش خارج از مسابقهی سیزدهمین جشنوارهی سینماحقیقت به نمایش درآمد تاریخچه و چگونگی ورود برق به تهران در عصر قاجار را دستمایهی کار خود قرار داده و در این مستند ۶۵ دقیقهای از طریق چند روایت که به موازات هم پیش میروند تلاش کرده تا جنبههای مختلف و گوناگون مرتبط با این اتفاق تاریخی را که بدون شک یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر و دروازهی ورود کشور به عصر مدرن محسوب میشود تا زمان حاضر یه تصویر بکشد.پیرنگ اصلی فیلم براساس ترس پسربچهای به نام مظفر،نایبالسلطنهی ساکن تبریز و مظفرالدینشاه آتی از تاریکی و آرزوی وی برای روشن شدن شبها شکل میگیرد.داستان هراس او به موازات کوششهای حاج امینالضربِ پدر و پسر در تهران و سفرهای این دو تن برای آوردن نور و روشنایی به پایتخت پیش میرود.کارگردان برای این بخش از روایت فیلم از انیمیشن سیاهوسفید کامپیوتری که شبیه تکنیکهای انیمیشن دستی است بهره میگیرد. این تمهید ساختاری در کنار صدای روان و طناز حسن معجونی به عنوان راوی، حس طنز دلپذیری ایجاد میکند و بیننده را برای تعقیب مشتاقانهی داستان ترغیب میسازد.بخش دیگری از روایت فیلم که تأکید اصلی آن موضوع هویتیخشی به تهران و زندگی شبانه در این کلانشهر و به نوعی مکمل روایت اول و در ادامهی آن است از طریق مصاحبه با چهار نفر پیش میرود: یک شهروند عادی، یک سرهنگ بازنشسته و تاریخدان، خانمی که با عنوان معاونت طراحی و توسعه شهری به ما معرفی میشود و فرد چهارم که کارشناس طراحی و توسعه شهری است. علیرغم موضوع بکر و جذاب این مستند، اصرار کارگردان برای پیچیده کردن روایت و بهکارگیری برخی تمهیدات غیرضروری به پاشنهی آشیل فیلم بدل شده است.بارزترین نمونهی این کمدقتی در انتخاب مصاحبهشوندهگان متجلی میشود. در جایی که نظرات کارشناس توسعهی شهری با صحبتهای خانمی که مسئولیتی دولتی در این حوزه به عهده دارد تضاد و تناقض و چالش مهیج و جالبتوجهی ایجاد میکند و به موتور محرکهی فیلم تبدیل میشود اظهارنظرهای دو نفر دیگر نقش چندانی در پیشبرد روایت فیلم یا افزایش جذابیت آن ندارد. از طرفی نمایش لُکنتها و اشتباهات کلامی کلههای سخنگو ضمن اینکه تمهیدی کلیشهای است قادر به تقویت حس طنز نهفته در صدای حسن معجونی و کلیت فیلم هم نیست و در عین حال موجب شهگی روایی و یا حتی منحرف شدن توجه بیننده از وقایع اصلی فیلم میشود.به عنوان نکتهی آخر باید به استفادهی کارگردان از تصاویر بعضی از فیلمهای ایرانی ازجمله خشت و آینه” که در شب میگذرند اشاره کنم که درحقیقت تأثیر یا کارکرد چندانی در ساختار روایی فیلم ندارند اما مُخّل آن هم نیستند؛ چیزی در حد یک خاطرهبازی.
مستند چراغ برق» فیلم خوبی است که با کمی دقت بیشتر فیلم بسیار بهتری میشد و شاید شانس راهیابی به بخش مسابقهی جشنوارهی سینماحقیقت را هم به دست میآورد،اگرچه شخصأ فیلمها را بر این اساس ارزیابی و تحلیل نمیکنم.
به پوریا خلج طهرانی پیشنهاد میکنم با تجدیدنظر در مونتاژ این فیلم،شانس بیشتری برای دیده شدن آن فراهم کند.
امتیاز من ۲/۵ ستاره از ۴ ستاره
فیلم ,روایت ,میشود ,هم ,بخش ,کارگردان ,و در ,مستند چراغ ,روایت فیلم ,در این ,و به
درباره این سایت